خیر از جوانیت ببینی!

ساخت وبلاگ

دست کرد توی جیب شلوارش و در این حین شروع کرد به ایراد خطبه در اهم‌یت کمک به فقرا که نباید آن ها را فراموش کرد! از اسکناس‌های مچاله‌شده‌ای که بیرون کشید، چندتاش را با نوک انگشتانِ دستِ راست روی کفِ دستِ چپ سوا کرد و بعد آن‌ها را گرفت سمت زنی که با صدای سوزناکی تقاضای کمک برای درمان بیماری‌ش می‌کرد که اگر پول نباشد به زودی می‌میرد. اشتیاق‌ش را که دیدم نکردم که بگویم این زن سه سال است که هر روز همین‌ها را می‌گوید.

انتقام منصفانه!...
ما را در سایت انتقام منصفانه! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9vrtakalllom1 بازدید : 192 تاريخ : دوشنبه 26 مهر 1395 ساعت: 19:35