گفت: خدایا به امید پول! بعد تُف غلیظی را حوالهی دستهاش کرد، آنها را به هم مالید و گونی را برداشت.
برچسب : نویسنده : 9vrtakalllom1 بازدید : 151 تاريخ : شنبه 30 بهمن 1395 ساعت: 15:23