تجاوز چیست؟ دو نمره!

ساخت وبلاگ

آقا! یکی بیاید معنایتجاوز را حالی جمع کثیری از نسوان این مملکت کند. طرف هفت که چه عرض کنم، هفتاد قلم آرایش به ناف خودش و صورت‌ش بسته و مانتو پوشیده به قاعده‌ای تنگ که نوسان سلولهای‌ش از زیر آن پیداست و به قاعده‌ای جلف و نازک که رنگ آن دو بند و دو قبه‌ی زیرش از هفت فرسخی هویداست. بعد به یک تماس الکی و تعارف خشک و خالی که «بیا! خونه‌مون خالیه» به طرفه‌العینی خودش را رسانده به محل و آن وقت به لطایف‌الحیلی که اهل محل و در و هم‌سایه بو نبرند وارد خانه شده وان‌گَهی هنوز هیچ‌کس تقاضای خشک و خالی نکرده بنا می‌کند به نیم‌لخت شدن! آن هم مقابل کی؟ پسرک فحل گرفته‌ای که بترکاند آستانه تحمل‌ش یک هفته است و سر هشت‌مین روز از خدا چیزی نمی‌خواهد جز این‌که ام‌شب ببیند آن خواب کذایی را! مه‌گر آن پسرک سنگ است که پنج انگشت زیر ناف‌ش سنگ نشود؟ اصلا مه‌گر سرکار علیه! کسی شما را زور کرد که بیایی؟ به خیال‌ت که این‌جا جلسه‌ی دعای ندبه است یا می‌خواهند قرآن سر بگیرند؟ اصلا گیریم که نمی‌دانسته‌ای که قرار بر هم چه برنامه‌ای است، نیم‌لخت شدن‌ت دیگر چه صیغه‌ای است؟ بیرون گرم است که حجاب نمی‌کنی توی خانه و زیر کولر هم گرم است؟ یا این‌که جناب‌تان گرم و بلکه داغ است که دنیا را داغ می‌بیند؟ حالا هم که آمده‌اید نمی گوییم دست از پا خطا نکنید، لی‌کن اقلِ انتظاری که از شما می‌رود این است که پس از اتمام جلسه‌ی کذایی بر سبیل انصاف گام برداشته و اجر عمل را با عباراتی هم‌چون به من تجاوز شد و غیر ذلک زایل ننمایید و فراموش نکنید که شما هم کم از آن جلسه فیض نبردید و کم پسرک بختبرگشته را برای ایجاد پوزی‎شن مناسب، مشرق مغرب نکردید و ...

و اما شاکله کلام این‌که هنوز برای راقم این سطور کاملا مشخص نیست که چرا عده ای شدیدا مُصرند هر عملی که صبغه‌ای از مسائل اروتیک را داراست به جنس ذکور نسبت دهند و فراموش کنند پدیده‌ای به نام دختر هیز را! کانه دختران همه حضرت مریم‌اند و هیچ زلیخایی در جامعه امروزی نیست! نگاهی به آمار تجاوزات به عنف در ایران نشان می‌دهد که این شاخصه به طور متوسط چیزی در حدود 1400 مورد در سال را به خود اختصاص داده که اگر با یک سخت‌گیری غیر معقول فرض کنیم که از هر هفت مورد تجاوز تنها یک مورد به مراجع ذیربط اطلاع داده می‌شود یعنی در بدترین حالت در سال حدود 10000 تجاوز به عنف در ایران اتفاق می‌افتد که این عدد اولا در مقایسه با آمار متوسط سالانه 250000 فقره تجاوز زوری در ایالات متحده عدد ناچیزی است، ثانیا در مقابلِ جمعیتِ مردانِ ایران که علی‌الدوام توسط جمعیت فمنیست داخلی و خارجی آماج حملات رادیکالی و غیرمنصفانه گشته و به صفاتی هم‌چون هیزچشمی و هیزدستی و ...موصوف می‌شوند درصد اندکی است و ثالثا در برابر روابط جنسی غیر زوری و مرضی‌الطرفینی که سالانه در ایران اتفاق می‌افتد عدد قلیلی است. با این تفاصیل آیا بانوان ایرانی نمی‌خواهند به همان اندازه که روسری های‌شان را عقب برده‌اند، کلاه‌شان را نیز بالاتر بگذارند و ببینند که قصور تنها از یک جنس خاص نیست و همه مقصریم؟ آیا نمی‌خواهند بپذیرند که اگر پسران یوسف نبی نیستند، دختران هم چندان رنگ و بویی از مریم بنت عمران را ندارند؟ به هر تقدیر هر کس می تواند هر تصوری از خود داشته باشد و قصور خود را نادیده بگیرد. بانوان ایرانی نیز می توانند کما فی‌السابق خود را اسوه حیا و ایستاده بر قلل عفت تصور کنند و عامل تمام نابهنجاری‌ها را فقط مردان بدانند ولی‌کن ای کاش می‌شد واقعیت را با تصور و توهم تغییر داد و چشم‌پوشی کرد از روابط مرضی‌الطرفین و غیر زوری که رقمی چندین و چند برابر روابط یک‌طرفه و تجاوزات را به خود اختصاص داده‌است.

انتقام منصفانه!...
ما را در سایت انتقام منصفانه! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9vrtakalllom1 بازدید : 149 تاريخ : دوشنبه 26 مهر 1395 ساعت: 19:34